zfgbzfgb

 

کار آفرینی و نوآوری : هرچند سیاستهای مرتبط با کارآفرینی تکنولوژیک در این گروه از سیاستها قرار نمی گیرد لیکن به دلیل رابطه نزدیکی که بین نوآوری و کارآفرینی وجود دارد مناسب است. نگاهی گذرا به این مقوله بنماییم. نوآوری باید ایده یا یک نقش جدید آغاز میشود. با این حال تبدیل دانش جدید به کاربرهای اقتصادی خود به خود رخ نمی دهد. زیرا فاصلة بازدارنده ای بین دنیای تحقیقات ( که منشا اکثر دانش های جدید است و دنیای کسب وکار وجود دارد. هدف اصلی سیاستهای انتقال دانش، از بین بردن این فاصله است چه نهادهای تحقیقاتی و چه کسب و کارهای خصوصی یا هر دو از این سیاستها منتفع میشوند. محققان بدلیل اینکه دستاوردهای تحقیقاتی آنان به بازار میرود نفع مالی می برند و شرکتها نیز بدلیل اینکه دانش جدید به ایشان یک منبع مهم پیشرفت به حساب می آید. منتفع می گردند (هیسریچ و پیترز, ترجمه: فیض بخش , 1383).

کارآفرینی و یادگیری:کارآفرینی پدیده ای وضعیتی و اقتضایی است و از شرایط حاکم بر موقعیت ، تأثیر می پذیرد . گزینه های موقعیت نیز برآیندی از ویژگیهای فردی و محیطی است . مجموعه ای از شرایط است که رفتار کارآفرینی و نوطلبی را باعث می شود و نواندیشان و نورپردازان را می پروراند . کارآفرینی یک رفتار است و رفتار نیز ، معلول است . پیشینه هایی وجود دارند که زمینه بروز رفتار را فراهم می آورند . براساس نظریه یادگیری اجتماعی[1] مناسب ، الگوهای موفق و نحوه برخورد جامعه ، زمینه یادگیری را در فرد فراهم می آورند . مشاهده آنچه که برای دیگران اتفاق می افتد ( الگوهای مشاهده ای ) ، یکی از راههای یادگیری است . اصولاً نام یادگیری اجتماعی بدان جهت نهاده شده که بر یادگیری افراد در اجتماع تأکید دارد . بر اساس این نظریه ، بخشی از رفتارهای افراد ناشی از تجربه دیگران است . با مشاهده رفتار دیگران ، ما آن رفتار را یاد می گیریم و ممکن است از آن الگو بگیریم . افراد از آن چیزی تقلید می کنند که می بینند نه آنچه که می خوانند . وجود کارآفرینان موفق در اجتماع ، نحوه برخورد جامعه با آنان ، میزان پشتیبانی که از کارآفرینان فعال و کارا می شود و ….. همه به گونه ای نظام مند متشکل از اجزای متعامل می تواند در گسترش فراگیر کارآفرینی در جامعه موثر باشند  (کورانکو, ترجمه: عامل محرابی, 1383).

کارآفرینی و نقش اجتماعی: یک استاد دانشگاه ، سیاستمدار ، فیزیک دان یایک چاه کن می تواند رفتار کارآفرینانه داشته باشد اگر چه در موقعیت و مقام کارآفرین نباشد و بلعکس ممکن است کسی که در مقام و وضعیت کارآفرینی قرار دارد رفتار کارآفرینانه ای نداشته باشد مک کله لند معتقد است ، اگر فقط نقشها یعنی رفتارهای کارآفرینانه را بدون توجه به وضعیت[2] آنها در نظر بگیریم کارآفرینی بسیار گسترده تر می شود و کلیه فعالیتهای انسان را در بر می گیرد ، زیرا همه فعالیتهای انسان می تواند به روش کارآفرینانه به اجرا در آید ، از شعر گفتن تا رهبری جنگ ، و اضافه می کند « اگر بخواهیم همه محدوده زندگی بشر را بررسی کنیم تعریف کارآفرینی بسیار مشکل خواهد بود ، لذا فقط متمرکز بر فعالیتهای کسب و کاری می شویم که بیشتر درک می شوند » (اکبری, تدوین: هاشمی, 1380).

تعداد زنان کارآفرین و خود اشتغال در اتحادیه اروپا با مردان به میزان قابل توجهی کمتر است. در سال 2000 میلادی تنها 8 در صد از زنان شاغل, خود اشتغال بودند. در حالیکه مردان دو برابر این میزان را به خود اختصاص داده اند. اما دلایل متفاوتی نشان می دهد که زنان روز به روز تمایل بیشتری به شروع کسب کار جدید از خود نشان می دهند.

آخرین تحقیقات علمی نشان می دهد زنان در بخش هایی که نیازمند نوآوری است با همان موانعی روبرو هستند که زنان کارآفرین در بخشهای مختلف دیگر با آن مواجه اند. متاسفانه مزایای تحصیلات عالی و تجربیات کاری نمی تواند عقب ماندگی ناشی از جنسیت و زن بودن در جامعه برای زنان کارآفرین را جبران کند . زنان از نبود مدلی کارا و موفق برای کسب حمایت سایر زنان و کسب نیازهایشان در بر پایی کسب کار برای خود رنج می برند. متاسفانه تعداد زنان در بخش هایی که نیازمند نوآوری است بسیار کم است. این کم بودن نه به دلیل ناتوانی های فردی که بیشتر بدلیل مشکلات ساختارهای اجتماعی است. (اینترنت , بوجتس[3] ترجمه: یوسفی, 13866).

برخورد مدیران با مسئولیت پذیری شرکت به شرایط سازمانی در مواجه با قوانین و استانداردهای اخلاقی در هر حرفه ای بستگی دارد. به عبارت دیگر ، کارآفرینان با تأسیس شرکت نسبتاَ جدیدشان که با الگوهای کارکردی معدودی همراه است معمولاَ از اصول اخلاقی خاص خود پیروی می کنند. بنابراین کارآفرینان هنگام تعیین روال مناسب اخلاقی بیش از سایر مدیران به نظامهای ارزشی شخصی خود اتکا دارند.

کارآفرینان علی رغم اتکا به نظام ارزشی شخصی خود، به فشار همتایان و هنجارهای کلی اجتماعی در روابطشان و نیز فشار سایر رقبا حساس اند. تفاوتهای کارآفرینان در گروههای مختلف جوامع و کشورها، تا حدودی هنجارها و ارزشهای این جوامع و کشورها را منعکس می کند. در کشوری خاص، این تفاوت در شهرها و شهرهای معمولی به طور واضح دیده میشود

با توجه به محدودیتها و فرصتهای محیطی برای اشتغال نیروی کار در قرن 21 و با توجه به حرکت روزافزون جامعه جهانی به سمت مؤلفه های یادشده، و حرکت کاروان جهانی به سمت جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ و سیاست، پیش بینی درگیری نیروی کار جوامع در حال توسعه در محیط تصویر شده در آینده نزدیک، امر جدیدی نیست. لذا نیروی کار قرن 21 در جوامع در حال توسعه نیز باید با رعایت استانداردهای نیروی کار در قرن 21 که پیشتر به آن اشاره شد و با بهره گیری از فرصتهای ایجاد شده، اقدام به کار در محیط تجاری کند.

1)کسب تواناییها و شایستگیها      2) رفع نقاط ضعف    3) بهره گیری از فرصتها