اس ام اس جدید طنز و خنده دار
اس ام اس جدید طنز و خنده دار
چند دقیقه پیش مامانم سراسیمه اومده تو اتاقم، میگه یه بسته گوشت از فریزر کم شده تو برنداشتی؟؟؟
اخه مادرمن من گربه ام؟ درنده ام؟ چی ام؟
نه اخه یه بسته گوشت یخ زده به چه درد من میخوره؟؟؟
—
لوازم شخصی چیست؟
وسایلی که متعلق به یک شخص می باشد
و تمام اعضای خانواده و فامیل وظیفه دارند از آن وسایل استفاده کنند
در غیره این صورت شخصی محسوب نمیشود
—
برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت:
این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم میکنم که با نبودنش باعث شد من بتوانم این کتاب را تمام کنم.
—
امروز نمیدونم جواب کدوم کار خوبم رو گرفتم! رفتم صدگرم نخودچی گرفتم داشتم میخوردم که یهو دیدم یه پسته توشه!! باور کنید اشک توی چشمام حلقه زده بود. خدایا شکرت/0/
—
یه روش خوب واسه اینکه وقتی باباتون از پشت کامپیوتر بلند نمیشه ساعت کامپیوترو دو ساعت ببرین جلو!!!!امتحان شده ها جواب میده حتما
—
ترم پیش تو دانشگاه آزاد کلاس برداشته بودم، اینم اس ام اس یکی از دانشجوهای دخترم بعد از 6 نمره ارفاق
استاد میگما از ما خوشتون نیومد که نمره ندادین آخه از بس به دلخواه نمره
دادین به خودمون شک کردیم واقعا بعضیا خوش بحالشونه مرسی که برگه ها رو نگا
نکردیم
دانشجو ما داریم…
—
بچه هاااااااااااااااا دلتوووووووووون بسوووووزه
مامان من 1 کیلو پسته خریده…الان ما جز مایه دارا محسوب میشیم؟؟؟؟
ینی اشک شوق تو چشام جمع شده…
البته الان هیچ نشانی از نامبرده در منزل ما دیده نمیشه
!!!!!!!!!!!!!!!!!
—
کاشکی جی ال ایکس گوشی درست می کرد که با جرثتقیل از جیب در بیاد
چه تبلیغاتی می شد…
—
یادش بخیر قدیما رو عیدی فک و فامیل حساب باز میکردیم؛ امسال خیلی بهمون لطف کنن ماچمون میکنن …
(دیگه خیلی بهشون زور بیاد یه چکم میزنن تو گوشمون که چرا اومدی خونمون تو این گرونی؟؟؟
—
داشتم برنامههاى مهم آینده م رو مرور میکردم،
از شما چه پنهون به جز مسواکى که تا دقایقى دیگه میزنم، باقیش دور از دسترسه:((
—
به خدا وقتی دیدم برا عید و سفر خانم صادقی 20 امتیاز هدیه بهم دادن اصن
اشک تو چشمام جمع شده بود نمیدونستم باید چیکار کنم دراین حد که پاشودم
گودزیلای 2 ساله خونمونو بوس کردم که جوابش کشیده ای تو گوشم بود ولی عیب
نداره دیگه نمیتونم صحبت کنم اشک همینجوری تو چشمامه …
برم …برم آماده شم تو آتیش چهار شنبه سوری خودمو بسوزونم من تحمل این همه خوشحالی و ندارم…
—
زن عموم کلی سنشه ی ترانه سنگین رنگین براش گذاشتم
ن گذاش ن برداش برگشت گف:
ای چیه دیگه ساسی بذا حال کنم …
ب همین پسته ای که دیشب خوردیم غثم(غصم,قثم,قسم)
—
اگه دروغ بگم …
امروز خیلی تو فکر بودم (تو فکر یه سقف) سوار تاکسی شدم محکم درو بستم راننده تاکسی گفت:محکمتر!!!
منم که اصلاً تو این دنیا نبودم، درو باز کردم و با آخرین قدرت بستم …
راننده قاطی کرد دو دستی کوبید تو سرش گفت آقا چه خبرته؟؟؟
تازه فهمیدم چیکار کردم…
مسافرا همه قش(غش) کرده بودند از خنده
—
میکرو ثانیه چیست؟ مدت زمان بین سبز شدن چراغ و بوق زدن ماشین عقبی
—
کیا وقتی ابتدایی بودن رو زمین دنبال ی آشغال میگشتن که تا دم سطل برن و برگردن؟!!
—
هر کی این سوال من رو جواب بده خدا خیرش بده که از کاوش های دوزان کودکی بنده بوده ::: روی پوست پسته چی میریزن که از خود پستش خوشمزه تر می شه.
—
عاغابه جان خودم امروزکشف کردم یاضریب هوشی من بالای200تاست یاسطح سوادتومملکت زیر20تاست؛
امروزشبکه {دووووووق}یه مسابقه نشون میداد درحدچی…
دوتاخانوم داشتن به سوال جواب میدادن!!!
سوال:کدام یک ازگزینه های زیرپایتخت است?
1.اوکراین
2.شیلی
3.مادرید
4.سوئد
سی ثانیه بعد…همچنان درحال تامل
یک دقیقه بعد… بالبخندی ملایم گزینه4میشه!!!!!
من(0!0)!!!!
مجری(0!0)!!!!
اخه خداچی میشد طراح کنکورم این میشد
—
وقتی بچه بودم بارون میومد میرفتم حیاط صبر میکردم مورچه ها با چترشون بیان بیرون بعد برم چترشونو بگیرم…
عه داره بارون میاد من برم حیاط://////
—
یکی دیگه از دشواری های خونه تکونیم اینه که…
قاب سنگین پنجره رو در میارم
قشنگ تمیزش میکنم
برق میزنه در حد بنز…
بعد که میذارمش سرجاش…
تمام کثیفیاش برام شکلک در میارن
کصصصافططططططططططططا
—
ای دل غافل … ماه قبل سر جلسه کنکور ارشد چند تا پسته تو جیبم موند … حیف خوردمشون تو راه برگشت… اگر نه الان میفروختم یه لباسی چیزی این شب عیدی میخریدما… سرمایه ام رو مفت مفت خوردم و یه ابم روش…
—
رفتیم خواستگاری برای داییم دختره پراید میخواست پاشدیم اومدیم! گفتیم دختر نمیدید ندید این شرط های تخیلی چیه میزارید!
مردم چه پر توقع شدن!
—
تو خونه تکونی به مامانم میگم کمرم درد گرفت بذار یکم استراحت کنم.
میزنه پ کلم میگه خفه شو کار نکنی بهت شام نمیدم.
:ا
بیچاره به این میگن عشق به فرزند،بعد هی بگو خانوادم منو دوس دارن
—
به بابام میگم دلم گرفته.
میگه چاه باز کن تو کابینته.
ینی محبت تو خانواده ی ما موج میزنه
—
یارو سگش فلج بود واسه تقویت روحیش میذاشتش تو فرغون دنبال مردم میکرد!
—
عاغا چند روز پیش مهران پسر عموی بابام اومده بود خونمون این بنده خدا
ریموت درشون جامونده بود تو جیبش از جیبش در اورده بابام بهش میگه این
چیه؟مهران گفت: ریموت درمونه!!!!!
بابام : ریموت چیه؟
مهران: باهاش درمونو باز میکنیم
بابام : اگه راست میگی بزن ببینم در ما باز میشه!!!!!
یعنی من @ @
مهران $ $
خود در * *
—
دیروز سوار تاکسی شدم صندلی عقب نشستم
صبحانه نخورده بودم سرکوچه سوپری یه کلوچه گرفتم
بعد تاکسی اومد منم سوار شدم گفتم بدِ یه تعارف هم به راننده بکنم
گفتم: داداش بفرما
اونم فک کرد دارم کرایه شو حساب میکنم
گفت: قابل نداره داش مهمون خودمون باش
منم هاج و واج موندم کلوچه تو دستم خشکم زده بود
بعد راننده یه رو برگردوند فهمید منظورم کلوچه بودم
اونم مثل من ضایع شد!!
دیگه جونم واسه دوستای گلم بگه که دوتامون ضایع شدیم
من میخواستم اخر مسیر حساب کنم اما تو رو دارباسی گیر کردم
پولو از جیبم در آوردم! اما راننده هم که ضایع شده بود خواست جم کنه
میگفت مهمون خودمی ازت پول نمیگیرم!!
عایا واسه شوما هم پیش اومده؟؟
عایا من باید ضایع میشدم یا راننده تاکسی؟
—
اینـــایی کــه عیــد میـــرن مسافـــرتای ٍ طـــولانی
هــم به خودشــون حال میــدن هــم یه لشکـــر آدم ُ از دیــد و بازدــید معــاف مـــی کنن
خـــدا عوضشـــون بــده،اصــن آدم نمــــی دونه چجـــوری ازشـــون تشکـــر کنــه!
—
همیشه دستان همسرتان را در دست بگیرید چون
.
.
اگه رهاش کنید میره خرید(:
—
روز مبادا چه روزیست؟یک روز بعد از خرج کردن پس انداز روز مبادا
—
این دهه 80 چرا انقدر گودزیلان اومده میگه دائی تو لب تابت میذاری بازی کنم میگم نخیر این مسواکه نمیشه همچین نگاهی غضب الودی کرد بهمو رفت منم کارم تموم شد رفتم بیرون برگشتم دیدم مامانش داره دعواش میکنه میگم چی شدم با چشماش اشاره کرد به لب تابم دیدم خمیر دندون ریخته رو لب تاب نگاهش میکنم میگه دائی مسواکتو خمیر دندون زدم بهتر استفاده کنی…
یعنی ما دهه 60 ها زمان خودمون انقدر گودزیلا بودیم.یا اینا انقدر …
—
دوست عزیز بیائیم در سال جدید از گناه دوری کنیم و از فرستادن اس ام اس های توهین آمیز به یکدیگر بپرهیزیم
خاک تو سر هرکی توجه نکنه!
سال جدید با ۱۲ برجش تو حلق هرکی توجه نکنه!
—
چای دم کردم گذاشتم کنارم بخورم نیومده مامانم برداشت رفت جلو مهمون گذاشت لامصب از شکست عشقی هم بدتره
—
رفیقم: زنگ زده می گه کجایی؟
من: پشتِ فرمون!!!!
رفیقم: الاغ کِی ماشین خریدی؟ مبارکِ! مارَم سوار کن یه دوری بزنیم
من: کصافط زنگ زدی به تلفنِ خونه، بعد می گی کجایی؟
—
ماها چقده گناه داشتیم،به خدا ماها بچه نبودیم!!!
بدبختتتتتتتتتتتتت بودیم:(
یه آدمس خرسی می خوردیم تا 4 ساعت یعدش داشتیم تلاش می کردیم که خوبه خوب
تف مالیش کنیم که عکسش کاملو بدون نقص بیوفته روی دستمون،اینقدم
فشششاررررررشش می دادیم تا دستمون سیاه بشه و قطع عضومون کنن:(
آخرشم هیچوقت عکسش کامل نمی شد لا مصب:D
آخه چرا واقعا؟:(((
—
پرایدم که ارزون شد
glxهم که تبلیغشو عوض کرد (حالا بماند که بازم گند زد دیگه حوصلمونو سر برد)
پسته هم که شد سی تومن
آقایون و خانومای 4جوکی از تلاش هاتون ممنونیم
(ستاد مبارزه با بحران هایم مالی ملی)
—
فقط یه ایرانی میتونه واژه انگلیسی”ایمیل” و فارسی سازی کنه
بذاره “پست الکترونیک”که هم پستش انگلیسیه
هم الکترونیکش!!!
خخخخخخخخخخخخخ
—
میخوام دیگه ریشامو نزنم، بلند بشه، جوونه بزنه، میوه بده، بهار بشه گل در بیاد، گنجیشکا آواز بخونن، با شادی پرواز بکنن، تنها روی سه پایه، بشینم توی سایه
—
شما یادتون نمیادیکی از کاربردیترین، قدیمیترین و موثرترین روشهای همسریابی در ایران تکچرخ زدن با موتور روبروی مدارس دخترانه بود100% جواب میداد..
—
پیرو مشکل الودگی هوا امروز تنها خودروهایییکه سه رقم سمت راست پلاک اول آنها بر 17 بخش پذیر باشد اجازه تردد دارند
—
یعنی من عاشق اینایی هستم که میان تو داروخونه و به صندوقدار هم میگن دکتر!!!
—
امروز رفتم کفش بخرم 320 تومن قیمتش بود وقتی تحقیق کردم ببینم چرا اینقدر گرون هستش فهمیدم که با پوست پسته ساخته شده!!!!
—
به یکی از دوستام اسمس ارسال رایگان Lotfan ba man tamas begirin دادم اسمس داده خودت لطفا با من تماس بگیر من خودمم شارژ ندارم.
—
شمام وقتایی که دارین تو خیابون راه میرین قدماتون و یه جور تنظیم
میکنید که تو کادر موزاییک ها باشه یا من فقط سادیسمی ام؟ )
—
هــــر روزتان نــــــوروز …
نــــــوروزتان پــــــیروز…
پــــسوردتان مــــرموز …
آپــــدیتتان هـــــــرروز …
مـــــاشینتان لـــکسوز…
لــــکسوزتان کـــم سوز…
غــــمهایتان ریــــــفیوز…
—
این سیاست های افزایش جمعیت در کل خوبه ولی بعضیا دیگه زدن به سیم آخر واسه تبلیغ بچه دار شدن!!!
نشسته بودیم با خانواده شبکه پویا کارتون میدیدیم (چیه خو از همه شبکه ها بهتره)این زیرنویس رد شد:
پدر و مادرهای عزیز فرزندان جدید زندگی را گلستان می کند!!!
—
یارو دو روزه رفته خارج
عرق رسیدنش هنوز خشک نشده
تو اینترنت یه عکس فرستاده میگه: گرفتیش؟
میگم :نه! هنوز دانلود نشده
میگه : شِت!!!! اونجا هنوز سرعت اینترنت درست نشده؟
—
هرکس در ایام عید موقع دید وبازدید،از خانه میزبان پسته برداشته و تو جیبش بریزه مفسد فی الارض شناخته شده و جیبهایش در ملاء عام تخلیه خواهد شد..
—
آیا میدانستید ایران پرتنوع ترین بازار فروش گوشی های تلفن همراه در جهان را دارد و تقریبا تمامی مدلها و برندهای دنیا در ایران وجود دارد که این خصوصیت در هیچ کشوری وجود ندارد؟:|
—
با رفیقم داشتم تو پیاده رو میرفتم
دم یه ایستگاه اتبوس یه دختره(از اونایی که فک کردن از دوماغ فیل سر خوردن و شاهرخ خان قراره بیاد خواستگایشون!) تنها وایستاده بود
نفهمید من و رفیقم داریم رد میشیم
یه دفه گفت: خخخخخخخخخخخخخخخخ تووووف!!!
من
دوستم :-/
شهردای اصفهان و حومه
دختره بعداز اینکه فهمید ما فهمیدیم #
(که البته برای حفظ آبروش صورتش شطرنجیه!)
دیگه نفهمیدم چی شد که دوتایی کف موزاییکا شنا میکردیم
یادمه فقط آقاجون خدابیامرزم با این شدت توووف میکرد!
—
خدایی ما بچه بودیم کم گودزیلا نبودیما.در دوران جهالت یه کاری کردم اگه بگم خفم میکنید:( خوب 6 سالم بود،مگه چیه؟؟؟
یه بار مامانم گفت عزیزم بیا این قرصارو ببر بنداز توی سطل آشغال (آخه فاسد
شده بود)از این بروفن صورتی ها (پروفن،ایبوبروفن…)حالا هر چی
منم رفتم دادمش به دختر همسایمون گفتم بخورش اسمالتیزه:(
1 ساعت بعد…مادر بزرگش اومد
داشتم گل بازی می کردم اومد یقمو گرفت B ( من بیگناه بودم:( الان دقیقا 20 ساله دارم فکر میکنم مامان بزرگش از کجا فهمید: (
یه جوری بزن 4 تا استخون دستت تو دهنم خورد بشه ها.والا
از اون موقع منو گذاشتن تو سبد در مسجد، هنوزم کسی برم نداشته:(
—
…یه بار با یه سری از آشناها که خیییییییییییییلی رودر بایسی داشتم رفتم مسافرت منم تشنم شده بود داشتم دنبال لیوان یه بار مصرف میگشتم که آب بخورم دیدم کنار یکی از اشناهاست منم اومدم کلاس بزارم بگم ادبیاتم بیسته مثلا خواستم بگم اگه میشه لطف کنین یک لیوان یه بار مصرف بدید گفتم یه لیوان مصنوعی بدیدهیچی دیگه الان تو بیمارستان بسترین از شدت خنده من که از افق براتون می نویسم…