ریسرچ-–102
کامینسکی (1977) نتیجه گرفت که در سیب زمینی صفاتی از قبیل طول دوره رشد، تعداد ساقه و سطح برگ با میانگین وزن غده همبستگی مثبت و معنی دار دارند. اما …
مقاله- –102
در تحقیقات اصل گرگانی و دماوندی (1375) اثر تراکم کاشت بر وزن و اندازه غده موثر بوده و با افزایش تراکم بوته، وزن و اندازه غدههای تولیدی در هر بوته و نیز درصد ماده خشک غده کاهش یافت. وار و همکاران (1992) مشخص کردند که افزایش تراکم بوته، تعداد غدههای تولید شده در هر بوته را کاهش میدهد. تحقیقات لومن (1995) نشان داد که عملکرد غده بیشتر تحت تاثیر وزن غدههای بذری میباشد. غدههای کوچکتر به دلیل کندی سرعت ایجاد شده پوشش گیاهی، شاخص برداشت کمتری دارند. در مطالعه زاهدی اول (1375) با افزایش تراکم بوته در واحد سطح، عملکرد غده افزایش یافت. خلفلا (2000) عنوان نمود که عملکرد غده با کاهش اندازه بذر کاهش و با افزایش فاصله کاشت، افزایش مییابد. در تحقیقی دیگر پروسکی و همکاران (2001) اظهار داشتند که سرعت جوانه زنی غدهها به رقم و تراکم غده بستگی دارد و با افزایش تراکم، سرعت سبز شدن افزایش مییابد. سانتوز و جیمز (2002) به این نتیجه رسیدند که در تراکم بالا (فاصله کم بوتهها روی خطوط) تعداد غده در هر بوته افزایش پیدا میکند. جئورگاکیس و همکاران (2002) اندازههای مختلف غده را در تراکمهای 8 تا 10 بوته در متر مربع مورد مطالعه قرار دادند و غدهچههایی به قطر 25 تا 30 میلیمتر را برای کاشت توصیه نمودند زیرا با افزایش تراکم بوته، غده های کوچکتری تولید گردید. حسینزاده و همکاران (1385) با بررسی تراکم و اندازههای مختلف غده دریافتند که با افزایش تراکم و اندازه غده بذری، میزان عملکرد در واحد سطح افزایش مییابد. با افزایش تراکم بوته (جمعیت گیاه) تعداد ساقه ای که از یک غده بذری به دست می آید تقلیل یافته و همچنین تعداد غده های تولید شده به ازای هر ساقه کمتر می شود (بوهل، 2006). ماهر (1996) گزارش نمود که با افزایش میزان تراکم کشت میانگین وزن غدهها افزایش یافته و در تراکم های پایین، تعداد غده های برداشت شده در واحد سطح کاهش می یابد. افزایش تراکم بوته احتمالا به رقابت بین بوته ها در جذب مواد غذایی یا به لحاظ تعداد غده های زیادی که در اثر افزایش تراکم گیاه تولید می شوند، باعث کاهش اندازه غده ها می شود (براگا و کاسر، 1990). با افزایش تراکم بوته، بر عملکرد غده در واحد سطح افزوده می شود. ییلما و آلوین (2002)، تراکم کاشت 24 هزار بوته در هکتار را برای سیب زمینی توصیه نمودند. تحقیقات زیادی نشان داده شده است تراکم بر عملکرد گیاه سیب زمینی تاثیر بسزایی دارد (بری و همکاران، 1990؛ آرسنالت و همکاران، 2001). میخائیل و همکاران (2012) طی تحقیقات خود اعلام داشتند تراکم 37 هزار بوته سیب زمینی در هکتار نتایج بهتری را نسبت به تراکم 24 هزار و 74 هزار بوته در هکتار در مقدار عملکرد و خصوصیات فنولوژی سیب زمینی دارد. جم و همکاران (1387) اذعان داشتند فاصله کشت 16 سانتیمتر بیشترین مقدار بیشینه قطر ساقه اصلی، تعداد ساقه اصلی در بوته، میانگین اندازه غده و درصد ماده خشک بدست آمد. همچنین در این آزمایش کاهش فاصله کاشت از 16 به 8 مقدار عملکرد سیب زمینی را 52 درصد افزایش داد. روزبهانی و میرزائی (1385) با بررسی اثر تراکم بر سیب زمینی در منطقه دماوند به این مطلب دست یافتند که تراکم 29/5 بوته در متر مربع در اغلب صفات اندازه گیری و عملکرد بهترین نتیجه را داشت. در تحقیقی در استان آذربایجان شرقی مشخص شد بیشترین و کمترین وزن ماده خشک در سیب زمینی به ترتیب مربوط به تراکم 10 و 5/7 بوته در متر مربع بود (راعی و همکاران، 1390). آزمایشات توبه و همکاران (1390) نشان داد سطح کودی 80 کیلوگرم در هکتار و تراکم 11 بوته در متر مربع جهت به دست آوردن غده های با کیفیت تغذیه ای مطلوب و عملکرد بیشتر در واحد سطح و کاهش آلودگی زیست محیط و هزینه های اضافی برای رقم اگریا در اردبیل مناسب است. افزایش تراکم بوته منجر به افزایش معنی داری در عملکرد غده شد. افزایش عملکرد غده در واحد سطح همراه با تراکم بوته توسط اوزاکی و همکاران (1995) گزارش شده است، همچنین شهبازی (2005) و عباسی (2007) در بررسی های خود نیز چنین نتیجه ای را گزارش کردند. نیاز غذاییسیبزمینی به مصرف کودهای دامی و کودهای شیمیایی، به خوبی واکنش نشان میدهد. به کارگیری کودهای دامی نه تنها موجب تامین مقادیر ازت، فسفر و پتاسیم میشود، بلکه این کود موجب بهبودی ویژگیهایی بستر بذر و حفظ رطوبت خاک نیز میشود. کشت سیبزمینی با عملکرد 30 تن در هکتار ممکن است در خلال رشد خود عناصر غذایی را با مقادیر: 150 کیلوگرم نیتروژن، 60 کیلوگرم اکسید فسفر و 350 کیلوگرم اکسید پتاسیم، 90 کیلوگرم اکسید کلسیم و 30 کیلوگرم اکسید منیزیم از خاک خارج کند (مبلی و همکاران، 1388). از اثرات نیتروژن در گیاه سیبزمینی میتوان به تحریک رشد رویشی و بزرگتر شدن برگ و غده، افزایش محتوی پروتئین غده و در افزایش محتوی کربوهیدرات نقش اساسی دارد. سیبزمینی در طی رشد رویشی و ابتدا رشد غده حائز اهمیت است. فسفر بیشترین اثر را بر ریشه و غده میگذارد. و در طی رشد به خصوص درآغاز غدهدهی اثرات مثبت فراوان دارد. پتاسیم باعث رشد برگ و غده و در افزایش مقدار پروتئین و کیفیت کاهش درصد قند و مقاومت غده به بیماریها میشود. غده در طی رشد و بلوغ نیاز فراوان به پتاس دارد. کلسیم علاوه بر کاهش مقدار pH خاک در تقسیم سلولی، توسعه دیواره سلولی، جذب نیتروژن وسوخت و ساز نشاسته و فعالیتهای آنزیمی اثر میگذارد. منیزیم به عنوان یک ماده غذایی موثر در پرورش سیبزمینی در ساختار کلروفیل، انتقال فسفر، سنتز قند، ساختار بسیاری از آنزیمها، متابولیسم تشکیل روغن و چربی، انتقال نشاسته و کنترل جذب مواد غذایی موثر است (تانتو ویجویو و وندفیرت، 2006). در میان گیاهان زراعی، سیب زمینی بهترین واکنش را به کود اصطبلی نشان میدهد. اگرچه عناصر پر مصرف و کم مصرف موجود در کود حیوانی در حاصلخیزی خاک اثر دارند، اغلب اثر اصلاح کنندگی کود حیوانی اهمیت بیشتری دارد. هوموس ساختمان خاکهای سنگین را بهبود میبخشد، در حالی که قدرت نگهداری رطوبت را در خاکهای سبک افزایش میدهد. استفاده از کود حیوانی پوسیده ترجیح دارد استفاده از کود حیوانی تازه در اواخر دوره رشد فعال میشود و موجب کاهش مقدار ماده خشک سیبزمینی، و از دست رفتن طعم سیب زمینی و تاخیر در رسیدگی غده میشود. مصرف کود دامی در حدود 15 تا 20 تن (به طور کامل پوسیده) در هکتار است (مبلی و همکاران، 1388). مدیریت آبسیب زمینی از گیاهان حساس به خشکی محسوب میشود. کمبود رطوبت خاک سبب کاهش زیادی در عملکرد میگردد. تغییرات شدید رطوبت خاک میتواند موجب بد شکل شدن و غیر یکنواختی رشد غدد میگردد.زیادی رطوبت خاک یا آبیاری موجب شسته شدن عناصر غذایی و سموم شیمیایی به اعماق خاک، توسعه بیماریها و کاهش درصد ماده خشک غده میشود. میزان حساسیت مراحل مختلف نمو به تنش رطوبتی یکسان نیست. گیاه در مرحله جوانهزنی و سبز شدن حساسیت زیادی به کمبود رطوبت خاک ندارد، اما خشکی میتواند سرعت سبز شدن را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. سیبزمینی در مرحله رشد رویشی و دوران رسیدگی به تنش رطوبتی چندان حساس نیست. حساسیت زیادی به خشکی از مرحله شروع غدهبندی تا شروع زرد شدن برگها وجود دارد (خواجه پور، 1383). تعیین دقیق مقدار واکنش محصول به آبیاری غیرممکن است، ولی پیداست که مدیریت خوب میتواند میانگین عملکرد وزنی محصول را تا 8 درصد به ازای هر میلیمتر آب افزایش داد. به طور معمول در هر دوره آبیاری ده روزه بهتر است که به مقدار 25 میلیمتر آب به محصول داده شود. آهنگ بیشینهی آب داده شده به خاک، بسته به نوع خاک فرق میکند، در خاکهای شنی زبر 13 تا 19 میلیمتر در ساعت، در خاکهای و در خاکهای لومی- سیلتی 5 تا 9 میلیمتر در ساعت و در خاکهای رسی سیلتی کمتر از 4 میلیمتر در ساعت است (مبلی، 1388). تناوبسیبزمینی به عنوان محصول وجینی درجه اول به ساختمان خاک بیش از سایر گیاهان زراعی حساس است و غالبا پس از گیاهان علوفهای چندساله، کود سبز و یا مصرف کود حیوانی فراوان (20 تا 40 تن در هکتار) در سیکل تناوبی قرار میگیرد. از سوی دیگر سیبزمینی به بیماریها و در نتیجه توالی کاشت حساس است و نباید کمتر از 4 سال یک بار در قطعه زمین کاشته شود. قرار گرفتن سیبزمینی با یونجه، ذرت، گندم و جو در سیکل تناوبی از لحاظ جلوگیری از گسترش بیماریها مطلوب است (خواجهپور، 1383). ************************************* ************************************* نکته مهم : هنگام انتقال متون از فایل ورد به داخل سایت بعضی از فرمول ها و اشکال درج نمی شود یا به هم ریخته می شود یا به صورت کد نمایش داده می شود ولی در سایت می توانید فایل اصلی را با فرمت ورد به صورت کاملا خوانا خریداری کنید: سایت مرجع پایان نامه ها (خرید و دانلود با امکان دانلود رایگان نمونه ها) : elmyar.net ************************************* ************************************* فصل سوممواد و روشهامشخصات محل اجرای طرحآزمایش در سال زراعی 92-91 در مزرعهای واقع در شهر مجن (35 کیلومتری شهرستان شاهرود) در مساحتی حدود 2000 متر روی گیاه سیب زمینی انجام شد. از لحاظ جغرافیایی منطقه در موقعیت 36 درجه و 48 دقیقه عرض شمالی و 54 درجه و 75 دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ، با ارتفاع تقریبی 1854 متر از سطح دریا قرار دارد. طرح آزمایشی مورد استفادهاین آزمایشی در قالب طرح اسپیلت-پلات فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. پلات اصلی شامل سه تاریخ کاشت (15/2/92، 15/3/92 و 15/4/92) و در پلات فرعی ارقام سیب زمینی (رقم آلفا (دیررس)، اگریا (میان رس) و آریندا (زودرس)) و تراکم در سه سطح (8/3، 33/5 و 25/9) بوته در متر مربع به صورت فاکتوریل قرار گرفتند. عملیات مزرعهایکاشتقبل از انجام آزمایش از اعماق30 – 0 سانتی متری خاک نمونه برداری شد و مشخصات خاک محل آزمایش تعیین شد ( REF _Ref376427079 \h جدول 31). زمین محل آزمایش در سال قبل زیر کشت گندم بوده است. عملیات زمین شامل شخم و دیسک اولین فرصت پس از گاورو بودن زمین انجام شد. کودهای شیمیایی مورد نیاز بر اساس توصیه کودی و برآورد نیاز کودی گیاه مصرف گردید. به کمک فاروئر شیارهایی به فواصل 75 سانتیمتر ایجاد شد و تیمارها به طور تصادفی در بین بلوک ها قرار گرفتند. به منظور اعمال تراکم فاصله بین غدههای بر روی ردیف 35 سانتیمتر (تراکم 8/3 بوته در متر مربع)، 25 سانتیمتر (تراکم 33/5 بوته در متر مربع) و 15 سانتیمتر (تراکم 25/9 بوته در متر مربع) در نظر گرفته شد. پس از هر تاریخ کاشت بلافاصله زمین به صورت نشتی آبیاری انجام گرفت. جدول 3 SEQ جدول \* ARABIC \s 1 1- جدول آنالیز خاک محل مورد آزمایشهدایت الکتریکی (dSm-1) اسیدیته گل اشباع درصد مواد خنثی شونده کربن آلی (درصد) ازت کل (درصد) نسبت جذب سدیم فسفر قابل جذب